بوی بهشت | |||||||||||||||||
انجمن تفکر مبانی
v امروز : 8 بازدید v دیروز : 3 بازدید v کل بازدیدها : 120517 بازدید
|
به مهمانی دعوت شده ایم......ا کمی عجله کنید ........ا با شما هستم ........ا باید آماده شویم خود را بشوییم با باران عشق و معطر سازیم به بوی بهشت ؛مزین کنیم به زینت و صفای روزه و بزداییم هر چه چرک نفرت و کینه و دروغ ز خود فراموش نکنیم که زمانی تا افطار نمانده خدا منتظر ماست که آراسته و شایسته به مهمانیش برویم و آنجا بییابیم ...خود واقعی مان را بخاطر بسپار ........چه رحمتی بر تو گشوده شده است...... بخاطر بسپار در این مهمانی لیاقت پذیرفته شدن به برکت سفره را داشته باشی بخاطر بسپار که............ صاحب خانه کیست!ا و با سراسر وجودت در عمق قلبت با عظمت روحت ... پر شو از عشق و امید......................! ا ************ سلام و آرزو بر قبول طاعات الهی شما ************ ما رو هم قابل بدونین ......التماس دعا ____________________________ و در این ماه عزیز ... شاید از دور کسی پیدا شد...
حوریان می دانند... خاکیان می گویند.... ماه پر برکت و نوریست ، حلول رمضان بانگ پر و جد و سروریست در آن صوت اذان سفره ای هست پر از مائده از باغ بهشت با حضور با شکوه و قدسی فرشتگان ... که در آن هر کسی از لطف خدا مهمان است که در آن گر چه فراوانی نعمت پیدا ست... بهترین برکت این سفره به ما ایمان ست... ........... با و جود این همه نعمت و نور باز انسان؛ گله مند و نا سپاس.. و چه نا فرمان است..؟؟!!! روزگار غریبیست چرا ..................... نا امیدیم هنوز...؟؟!! کاش در پشت سر پنجره ها .... عاشقی بود که بی وقفه ز ما می پرسید.... کوی معشوق کجاست؟؟؟ تا بدانیم در این حادثه ی گنگ و غریب بی کسی ؛ که دراین دوران است؛ می توان باز به امید حضور عشقی ؛ گر چه در قلب غریبی به تمنا بزند... یا که رو حش پی معشوق به رویا برود.. ز صفای دل پر پر شده اش باور کرد ؛... قصه ای باز به امید وفا از سر کرد.... شاید افسانه ی عاشق شدن و قصه ی یار ؛ باز بر هر سر بازار دلی بر پا شد..!!! .......... شاید از لطف کسی هم به سراغ دل آواره ی ماست؟؟؟!!! و در این چشم براهی من خانه بدوش.... بر سر سفره ی از سوی بهشت... غرق در بوی بهشت... ........... شاید امید ؛ کما کان به سراغ دل گم گشته ی ما ست ؟؟!!! شاید امروز اگر قفل دلم باز نشد ؛فردا شد !!! شاید از دور کسی پیدا شد ! شاید از عشق کسی با دل ما گفت و ..طپیدیم... به شور یا که آغشته شدیم از می عشق ....و رسیدیم به نور ...! شاید از نور و امید و برکت حضور عشق، اندرین ماه عزیز.... بتوان بار دگر شیدا شد!!! شاید از دور کسی پیدا شد!!!!!!!! شاید از دور کسی پیدا شد!!!!!!! ************** نویسنده : س.شمس
منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در خاطر ما کافریست رنجیدن ... الحق که بزرگان شعر و ادب فارسی ...با این درجه در خلوص نیت و عرفان متعالیشون ؛هر کدوم به تنهایی یک معجزه گر حساب میشن من که به شخصه اگر دلم به صفای و درایت قلبشون خوش نبود ....خیلی جاها تو امتحا ن های زندگی کم می اوردم و گاها فکر می کنم ....این همه نیروی مثبت نهفته در الفاظشون از من هم یک افسون گر ساخته.. چرا که به وضوح می بینم که بدون اینکه زیاد زجر بکشم ...امتحانهای سختی رو پشت سر گذاشتم و برای همین خودمو همیشه مدیون شون احساس می کنم ...و ارادت خاصی دارم...خصوصا به بابا حافظ عزیزم ...که همیشه در سخت ترین لحظات کنارم بوده و هست ... بد نیست شما هم از معجزات لبریز در گفتار شون بهر های ببرین و لطف بزرگی رو شامل حال خودتون کنین شک ندارم که دست خالی بر نمی گردین چشماتو ببندینو و از ته دل دعا کنین ...بعد تیت کنین و ...بشنوین از نصیحت های بابا حافظ...به شرط اینکه درس امروزو درست بفهمین ... حتما جواب می گیرین یا حق نویسنده : س.شمس
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
س.شمس
در تهران متولد شدم و تحصیلا ت خود را در زمینه ی مترجمی فرانسه در دانشگاه آزاد زعفرانیه گذراندم و در حال حاضر دانش پذیر رشته ی کامپیوتر هستم در دانشگاه سراسری پیام نور.
| |||||||||||||||
template designed by Rofouzeh |